امیرعباسامیرعباس، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره
امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

فرشته های خوشبختی

نمی بخشم

سلام پسرنازم. الهی که حالت خوبه خوبه خوب باشه. نازنینم خوشحالم از اینکه امروز هم می تونم برایت چند خطی را به یادگار بگذارم. خوشکلم الان که دارم برایت می نویسم شما از خواب خرگوشی بیدار شدید و مشغول تماشا کردن من هستی .دردوبلات بخوره توی سرمامانی. عباسم وقتی که شیر می خوری لبخند قشنگی نثار مامانی می کنی و با لبخندت قند در دلم آب می شود مونسم الان داری حرف می زنی اما من نمی دونم که قشنگم چی می گه؟ امیرعباسم خیلی دوست داری که به تنهایی بنشینی اما هنوز قادر نیستی و کله ی کوچکت هنوز کمی تکون می خورد. الهی بمیرم همش تقصیر منه که شما زود بدنیا اومدین و حالا همه ی کاراتون دیرتر از بقیه ی بچه هاست. امیرعباسم تا وقتی که نفس می کشم خودم را نمی ...
25 دی 1393

آه ، زندگی (2)

می گویند : شاد بنویس ...      نوشته هایت درد دارند!          و من یاد ِ مردی می افتم ،               که با کمانچه اش ،                   گوشه ی خیابان شاد میزد...                        اما با چشمهای ِ خیس ... !! *****   اگه قرار بود هرکسی بزرگترین غمش رو برداره و ببره تحویل بده، با دیدن غمهای دیگران آهسته غمش رو در جیبش ...
24 دی 1393

سوپ

سلام کوچولوی دوست داشتنیه ی من . الهی که حالت خوبه خوبه خوب باشه. نازنینم حال که برایت می نویسم چشمهای قشنگت باز است و لبخندی زیبا پهنای صورتت را گرفته وگردنه کوچکت را به طرفه مامانی کج کردی که ببینی مامانی جکار داره می کنه. نفسیه مامان ، مامانی داره برای تو و از تو می نویسه تا روزی که بزرگ شوی و بدانی کودکیت چگونه سپری شده است. امیرعباسم باید منو ببخشی که دیربه دیر میام برایت می نویسم .همش تقصیر خودته برای اینکه نمی زاری من از جام تکون بخورم. دو روزی می شود که با کمک پاهات سرت رو بلند می کنی انگار غلت زدن تو کارت نیست یهو بلند میشی و راه می روی اما کوچولو تو هنوز خیلی برای هر کاری کوچولویی. امیرعباس هرجیری را که با نبات برایت درست ...
24 دی 1393

آه ، زندگی (1)

و خدا می داند   چینی نازک تنهایی ما   نازک نیست   خواهی آهسته بیا   خواه با جوش و خروش   دلتان قرص و قوی ؛   هر چه چینی باشد   جنسِ تنهایی ما ،   چینی نیست   *****   پسری از مادرش پرسید: چگونه می توانم برای خودم زنی لایق پیدا کنم؟ مادر پاسخ داد: نگران پیدا کردن زن لایق نباش ؛   روی مردی لایق شدن تمرکز کن   *****   بزرگتر که مےشوے ، غصه هايت زودتر از خودت قد ميکشند؛   لبخند...
21 دی 1393

ماهگرد

سلام امیرعباسم. صبحه جمعه ت بخیر باشه نفسم.الهی که حالت خوبه خوبه خوب باشه . امروز یه روز قشنگه دیگه ست امروز از روزای دیگه قشنگتره .آخه ماهگرد تولدتونه. امیرعباسم،عشقه مامانی ماهگرد تولدت مبارک. شما امروز شش ماهتون تموم شد و رفتین توی هفت ماهگی. ورودتون رو به هفت ماهگی هزار بار تبریک میگم عشقم سه شنبه هفته پیش بردیمتون دکتر . کوچولوی من وزنت 6/100 بود الهی قربونه فلفلیه خودم بشم . خانم دکتر گفت به نسبت وزن تولدت خوبه. اما برای من خیلی کمه ، اشکال نداره اینقده صبر می کنم که رشید و درشت بشی. خانم دکتر معانیه ت کرد وشکر خدا مشکلی نداشتی .فقط سرفه وعطسه می زدی که اونم گفت بخاطر اینکه بارون نمیاد هوا خشک شده. انشالله یه بارون بزنه ...
19 دی 1393

صبر

دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را شب همه شب انتظار صبح رویی می‌رود کان صباحت نیست این صبح جهان افروز را وه که گر من بازبینم چهر مهرافزای او تا قیامت شکر گویم طالع پیروز را گر من از سنگ ملامت روی برپیچم زنم جان سپر کردند مردان ناوک دلدوز را کامجویان را ز ناکامی چشیدن چاره نیست بر زمستان صبر باید طالب نوروز را عاقلان خوشه چین از سر لیلی غافلند این کرامت نیست جز مجنون خرمن سوز را عاشقان دین و دنیاباز را خاصیتیست کان نباشد زاهدان مال و جاه اندوز را دیگری را در کمند آور ...
15 دی 1393

تب

سلام فرشته ی زمینیه مامان. الهی که حالت خوب و لبت خندون باشه. مامانی رو ببخش با دو روز تاخیر اومدم تا برات بنویسم. کوچولوی من پنج شنبه خونه مامان فاطمه بودیم و تصمیم گرفتیم که شما رو ببریم حموم. خلاصه دلبرمامان با اون بدنه نازش یه حموم رفتو ، ناهاری نوش جون کردو راحت خوابید . ساعتای 3 بعداز ظهر از خواب که پا شدی دستات پاهات بدنت سرت همه جات داغ بود. آره عزیزم تب داشتی الهی برات بمیرم اینقدر نالش کردی بهت یه بار استامینوفن دادیم مامانی هم تا صبح کنار گهوارت بیدار موند تمومه وجودمو استرس گرفته بود خداروشکر که صبح شد وخورشید خانم یه باردیگه بهمون سلام کرد .دیروز صبح هم یه کوچولو بدنت داغ بود اما دیگه بهت استامینوفن ندادم. اما امروز شما حالتو...
13 دی 1393

مانع

سلام مونسه مامان. الهی که حال واحوالت خوبه خوب باشه. انشالله. امروز هم یه روز قشنگه دیگه ست .الهی که تمومه روزای امیرعباسم به قشنگیه فصله بهارباشه. انشالله. امیرعباسم امروز با کارات منو کلی خوشحال کردی ، کوچولوی من امروز صبح که از خواب بیدارشدی، سرحاله سرحال بودی اینقدر تلاش کردی که بتونی غلت بزنی داشتی موفق می شدی که متاسفانه مامانی اومد به کمکت آخه داشتی می افتادی بیرون از تشکت ، ترسیدم که صورتت بخوره به زمین . یعنی اگه من امروز مانع پیشرفته شما نشده بودم غلت رو زده بودی. اشکال نداره بازهم منتظره غلت زدنه عشقم می مونم. مونسم دیروز که وزنت کردیم با اینکه یکماه گذشته بود اما زیاد رو وزنت نیومده بود خیلی غصه تو خوردم دیشب بازم کلی گر...
10 دی 1393

عشقه تو

سلام نانازیه من. الهی که حالت خوب باشه. کوچولوی بانمکم امروز هم یه روزه سرده زمستونیه. خورشید خانم توی آسمونه اما هوا بدجور سرده . ما کویری نشین ها آرزومونه که برف  و بارون بیاد ، اما خیلی باید منتظر باشیم که این اتفاقای خوب بیفته. امیرعباس زمستون پارسال شما توی دل مامانی بودین و از قدم شما کلی برف اومد خیلی زیاد توی چند سال گذشته این برف اومدن همه رو متعجب کرده بود آخه بی سابقه بود. شما توی دل مامانی بودی مامان هم کلی برف بازی کردو بهش خوش گذشت . امسال اگه برف بیاد شما که خیلی کوچولویین انشالله سال دیگه امیرعباسم بزرگتر میشه ، تپل مپل میشه اون موقع هروقت که برف اومد همه باهم می ریم یه آدم برفیه ناز درست می کنیم. نازنینم جثه ی ضعیفت ...
9 دی 1393